۲۰
تیر
اصطلاحات کاربردی انگلیسی - قسمت سوم
Persian Equivalent
|
Idioms
|
کسی زیاد عمر میکندکهخوبزندگی کند.
|
Who lives long, live well.
|
کم قول بده و بیشتر عمل کن.
|
Promise little and do much.
|
کلاغه برام خبر آورد.
|
A little bird told me so.
|
کارخودترا بکن. سرت بهکار خودت باشه.
|
Do your stuff.
|
گدا حق انتخاب ندارد.
|
Beggar can't be chooser.
|
گول ظاهر را نباید خورد.
|
Appearances are deceptive.
|
لب و لوچهی آویزان
|
with a long face
|
لج کردن
|
to become bloody minded
|
آب از لب و لوچهاش راه افتاد.
|
He licked his lips.
|
هر چه می خواهد بشود. / هرچه بادا باد.
|
Let it be as it may.
|
هیچ جا خونهی خود آدم نمیشه.
|
East, west, home's best.
|
یخ کنی! خندیدم!
|
Very funny ha-ha-ha!
|
بعبارت دیگر، یعنی...
|
That is to say….
|
شریک دزد و رفیق قافله.
|
He runs with the hare and hunt with the hounds.
|