وبلاگ شخصی A M B

Just get a move on and do something about your problem.Dont be slowcoach

وبلاگ شخصی A M B

Just get a move on and do something about your problem.Dont be slowcoach

وبلاگ شخصی A M B

آقا پروفایل همینجاس..!! جای دیگه نریدا
مـــــــــــــن...!!
علی محمدی
بیست ساله
بچه ناااااف قم..!!
علاقه زیادی به ((تسلط))به زبان انگلیسی دارم
خیــــــــــــــلی زیـــــــــــــاد..!!
از مطالب استفاده کنید
اگه نظرم بدید آسمون به زمین نمیاد...خوشحال میشم بخدا

از زندگی شیرینتون لذت ببرید و غم دنیا رو نخورید..



طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «idiom» ثبت شده است

۲۰
تیر

اصطلاحات پرکاربرد در زبان انگلیسی (قسمت اول)

Idiom
Persian equivalent
to what end
به چه منظور
You must hand it to him.
باید به کارش ایولله گفت.
You make me ill with your speech.
با صحبتهایت حالم را بهم میزنی.
I dare say…
به جرأت میتوانم بگویم...
Mind your eye.
بپایید. ملتفت باشید.
Excuse me back.
ببخشید پشتم به شماست.
upon my word
به شرافتم سوگند
on my own account
به حساب خودم
He takes after his father.
(قیافه اش) به پدرش رفته.
It is all the same to me.
به حال من فرقی نمیکند....
It does not answer my purpose.
بدرد من نمی خورد.
What is that to you?
به تو چه؟
Between you and me
  • ALI mohammadi
۲۰
تیر

اصطلاحات کاربردی انگلیسی - قسمت سوم

Persian Equivalent
Idioms
کسی زیاد عمر میکندکه‌خوب‌زندگی کند.
Who lives long, live well.
کم قول بده و بیشتر عمل کن.
Promise little and do much.
کلاغه برام خبر آورد.
A little bird told me so.
کارخودت‌را بکن. سرت به‌کار خودت باشه.
Do your stuff.
گدا حق انتخاب ندارد.
Beggar can't be chooser.
گول ظاهر را نباید خورد.
Appearances are deceptive.
لب و لوچه‌ی آویزان
with a long face
لج کردن
to become bloody minded
آب از لب و لوچه‌اش راه افتاد.
He licked his lips.
هر چه می خواهد بشود. / هرچه بادا باد.
Let it be as it may.
هیچ جا خونه‌ی خود آدم نمیشه.
East, west, home's best.
یخ کنی! خندیدم!
Very funny ha-ha-ha!
بعبارت دیگر، یعنی...
That is to say….
شریک دزد و رفیق قافله.
He runs with the hare and hunt with the hounds.
  • ALI mohammadi
۲۰
تیر

اصطلاحات کاربردی انگلیسی - قسمت چهارم

معادل فارسی
اصطلاح انگلیسی
سخن محرمانه‌ای با شما دارم.
I have a word in your ear.
سر به سرم نگذار.
Don't pull my leg.
سربالایی است.
It is steep.
سرپایینی است.
It is sloping.
سگ در خانه‌ی صاحبش شیر است.
A lion at home a mouse abroad.
سزاوار سرزنش هستی.
You are to blame.
سحرخیز است.
He is up with the larks.
سیاست پدر و مادر ندارد.
Politics has no scruples.
سرجایتان بنشینید.
Take your seat.
سر و پا گوشم.
I am all ears.
شوخی به کنار.
All joking aside.
شکمش کار نمی کند.
His bowels do not move.
شیر یا خط
cross or pile
شیر یا خط
head or tail
  • ALI mohammadi