provebs
Men are not angles.
انسان فرشته نیست؛ بشر جایزالخطاست
Make an ass of him and load him
خرش کن و بارش کن
Man makes mistakes.
انسان جایز الخطاست، الانسان والنسیان
Men are best loved furthest off
دوری و دوستی؛ جدایی تا نباشد دوست قدر دوست کی داند
A man’s nature is known by his act
شخصیت هر کس از روی رفتارش شناخته میشود
Misery loves company
خرمن سوخته همه را خرمن سوخته خواهد
Money makes / begets money.
که زر زر کشد در جهان گنج گنج؛ پول پول میآورد
Money doesn’t grow on trees.
پول که علف خرس نیست؛ پول را از کاغذ نمیبرند
Misfortunes tell us what fortune is.
قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.
Money is the root of all evils.
پول ریشه تمام شرارتهاست؛ پول باعث همه بدبختیهاست
Measure twice, cut but once.
صد بار گز کن، یکبار پاره کن؛ قدر ثم اقطع
Many go out for wool, and come home shorn.
کوسه پی ریش رفت سبیلش را هم از دست داد
Make not your sauce before you have caught the fish.
خرس نزده پوست خرس مفروش
Make a silk purse out of a sow’s ear.
از یک چیز بی ارزش چیز با ارزشی ساختن
Measure for measure.
اندازه نگه دار که اندازه نکوست
Measure is treasure.
میانه گزینی بمانی به جای
A man is rich according to what he is, not what he has.
توانگری به هنر است نه به مال
More haste, less speed.
آدم دستپاچه کار را دو بار انجام میدهد
A man is known by the company he keeps.
بگو دوستت کیست تا بگویم کیستی
A man profits more by the sight of an idiot.
ادب از کی آموختی؟ از بی ادبان
A moneyless man goes fast through the market.
کسی که پول ندارد از بازار رفتن باکی ندارد
Man proposes, God disposes.
پدر خـواست و خدا نخـواست
برد کشتی آنجا که خواهد خدای اگر جامـه بر تن درد ناخدای
هـر چـه دلـم خواست نه آن شد هر چه خدا خواست همان شد
Many hands make light work.
یک دست صدا ندارد؛ با اتحاد و همکاری کار آسان میشود
Might is / makes right.
زورت بیش است، حرفت پیش است
ز نیرو بود مرد را راستی ز سستی کژی آید و کاستی
Many a little / pickle makes a mickle.
قطره قطره جمع شود وانگهی دریا شود.
A miss as good as a mile.
آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
A miss by an inch is a miss by a mile.
آب که از سر گذشت چه یک گز چه صد گز
Make hay while the sun shines.
تا آفتاب است علف را خشک کن.
چون تنورت گرم شد آن به که بر بندی فطیر
Money can’t buy everything.
با پول نمیشود همه چیز را خرید.
Men are born the slaves of women.
مردان بردگان زنان هستند
Men must work, women must weep.
مردان باید کار کنند، زنان باید گریه کنند
Man can not live in this world alone.
انسان به تنهایی نمیتواند در این دنیا زندگی کند
Murder will out.
خون ناحق پنهان نمیماند؛ قتل بر ملا میشود
Mum’s the word.
شتر دیدی ندیدی؛ ما را نادیده انگار؛ بین خودمان باشد.
Make ends meet.
خرج و دخل یکی کردن؛ مخارج زندگی را تنظیم کردن
Much bruit, little fruit.
در عمل کوش و هر چه خواهی پوش تاج بر سر نه و علم بر دوش
The mill of God grind slowly.
خدا دیر گیر و سخت گیر است؛ چوب خدا صدا ندارد
The more stupid the happier.
هر چه احمق تر، شادتر
عاقل مباش تا غم دیوانگان خوری دیوانه باش تا غمت عاقلان خورند
Money makes the mare go.
کاری که پول میکند غول نمیکند؛ درهم مرهم است
Men are not to be measured in inches.
صـورت زیبای ظاهـر هیـچ نیست ای برادر سیرت زیبا بیار
Men are blind in their own cause.
خار را در چشم دیگران میبیند تیر را در چشم خودش نمیبیند
A man’s wealth is his enemy.
دشمن انسان اموال انسان است؛ هر که زر دارد دشمن در بر دارد
A miser man is an unlucky man.
آدم بخیل بدبخت است؛ چون بخیلی ز خاک ره بتری
A man who is his own lawyer has a fool for his client.
هیچکس از پیش خود چیزی نشد؛ اگر مردی بده دل را به مردی
May chickens come cheeping.
هنوز از زرده تخم مرغ بیرون نیامده قدقد میکند
The more one gets, the more he spends.
هر که دخلش بیشتر، خرجش بیشتر
The most fruitful branch is nearest the ground.
ابلیس را غرور منی خاکسار کرد؛ سر افرازی در سر افکندگی است
The more a man has, the more he desires.
گفت چشم تنگ دنیا دوست را یا قناعت پر کند یا خاک گور
Muck and money go together.
پول و کثافتکاری با هم سرشته شدهاند
Much meat, much malady.
با آنکه در وجود طعام است عیش نفس
رنج آورد طعـام که بیش از قدر بود
More than enough is too much.
میانه گزینی بمانی بجای؛ ظهور نیکوئی در اعتدالست
More people know Tom fool than Tom fool knows.
سر خود را زیر برف بردن
A mouse may help a lion.
هر چیز که خوار آید، روزی بکار آید
Money makes a man.
پول به آدم شخصیت میبخشد
Money burns a hole in his pocket.
پول توی جیبش بند نمیشود
Money talks, bullshit walks.
زر کار کند مرد لاف زند؛ بی زر نتوانی که کنی با کس زور
Money is better than might.
زر بهتر از زور است؛ آدم بی زر مثل مرغ بی پر است
The man of knowledge has no wealth.
آنکه را دانش است ثروت نیست.
The more you have / get, the more you want.
حریص با جهانی گرسنه است و قانع به نانی سیر
The more you have, the more you have to lose.
دارایی بیشتر، زیان بیشتر
The more you know, the more you know, you don’t know.
تا بدآنجا رسید دانش من تا بدانم که همی نادانم.
از خلق جهان و هستی فانی ما دانسته نشد بغیر نادانی ما
The madman is wise in his own affairs.
کور بکار خود بیناست؛ هر کسی مصلحت خویش نیکو میداند
Much would have more.
آزمند بودن، جاودان بندگی نمودن است؛ آز بگذار و پادشاهی کن
Meeting is the beginning of separation.
ملاقات آغاز جدایی است
Misfortunes find their way even on the darkest night.
بدبختی حتی در تاریک شب هم راه خود را پیدا میکند
Much travel is needed to ripen a man’s rawness.
اندر سفر کمال یابد خامی و بی هنری
March comes in like a lion, and goes out like a lamb.
طبل غازی بلند آواز و میان تهی
Minutes are worth more than money.
زمان با ارزشتر از پول است؛ وقت برتر از گوهر است
Malice drinks its own poison.
بد آید به پیش بد از کار بد؛ اگر بد کنی چشم نیکی مدار
Malice hurts itself most.
خبث خبیث به خودش بر میگردد؛ ظلم شاه رخنه آرد در پادشاهی
The More the merrier.
هر چه بیشتر باشیم بیشتر خوش میگذرد.
Make one’s hair stand on end.
مو به تن کسی سیخ کردن؛ کسی را زهره ترک کردن
Make all the right noises.
شعار دادن؛ حرفهای تو خالی زدن؛ لاف زدن
Make ado and have ado.
کلوخ انداز را پاداش سنگ است؛ جواب های، هوی است.
Money has many friends.
آنکه بر دینار دسترس ندارد در دنیا کس ندارد
Money is power.
هر که را زَر در ترازوست زور در بازوست؛ پول قدرت است
Make do and mend.
سر کردن؛ به هر چه هست قناعت کردن
Misfortune never comes singly.
بدبختی که میآید پشت سر هم میآید
Meat and mass never hindered man.
چو میوه سیر خوردی ، مشکن شاخ
Many dogs soon eat up a horse.
مورچگان را چو بود اتفاق شیر ژیان را بدرانند پوست
Marry in haste and repent at leisure.
ازدواج عجولانه، پشیمانی جاودانه
Meekness is not weakness.
نرمی نشانه ضعف و ناتوانی نیست
Marriage is a lottery.
ازدواج مثل هندوانه سر بسته است
Much learning does make you mad.
آموختن زیاد منجر به دیوانگی میشود
Music is the voice of God.
موسیقی صدای خداست.
Man’s nature is his certificate and identify.
فطرت و سرشت هر کس سند هویت اوست
Manner makes man.
ادب مـرد به از دولـت اوسـت
A man is the master in his own house.
هر کس به شهر خویش بود شهریار خویش
A man’s not ready to die until he’s fit to live.
تا ز معصیت پاک نشوی، وارد خاک نشوی
Mother’s love never grow old.
مهر مادر هرگز پیر نمیشود؛ مادر را مهر نکاهد
A man’s home is his castle.
گدا در خانه خود شاه است؛ چهار دیواری، اختیاری
A man without aim is like a clock without hands.
آدم بی هدف مثل ساعت بی عقربه است
A man greatness is measured by the number of his enemies.
بی هنر آنکه در آفاق کسش نیست حسود
A man without knowledge is like a bird without wings.
آدم بی علم مثل پرنده بی بال است؛
هر که را علم نیست دولت نیست
Men make houses, women make homes.
مردها خانهها را میسازند و زنان گرمی به آنها می بخشند.
Man does not live by bread alone.
زندگی فقط مادیات نیست؛
انسان علاوه بر حـوایج مادی به معنویات هم نیاز دارد
Man’s extremity is God’s opportunity.
وقت را غنیمت دان آنقدر که بتوانی
حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی
The more you study, the more you know.
هر چقدر بیشتر مطالعه کنی بیشتر علم کسب میکنی
The man who is born in a stable is a horse.
پسر نوح با بدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد
گر نشیند فرشتهای با دیو وحشت آموزد و خیانت و ریو
The mistress stays at home from poverty.
خانه نشینی بی بی از بی چادری است
The middle course is the best.
خیر الامور اوسطها، میانه روی بهترین است
Money, money sweeter than honey.
پول از عسل هم شیرینتر است.
Money is round, and rolls away.
پول گِرد است و به هر جا قِل میخورد؛ قدرت در پول است
Money isn’t everything.
پول که همه چیز نیست؛ با پول نمیتوان همه چیز را بدست آورد
Many drops makes a flood.
قطره قطره جمع شود وانگهی سیلی شود.
Much science, much sorrow.
هر که او آگاهتر، رخ زردتر؛ هر که او بیدارتر، رنجورتر
Money makes the wheels go round.
پول گره همه مشکلات را باز میکند؛ زر کار کند مرد لاف زند
The more noble the more humble.
چـو خواهی که در قدر والا رسی ز شیب تواضع به بالا رسی
A man of words and not of deeds is like a garden full of weeds.
با علم اگر عمل نکنی شاخ بی بری
Many kiss the hand they wish to cut off.
چو دستی نشاید گزیدن، ببوس که با غالبان چاره زرقست و لوس
Many words will not fill a bushel.
شیرین نشود دهان به حلوا گفتن؛
با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود
لطفا از سایت ما (سایت تبادل لینک خودکار و رایگان برای همه وبلاگ ها و وبسایت ها ) دیدن فرمایید.
تبادل لینک = افزایش بازدید و افزایش پیج رنک گوگل وبلاگ و وبسایت شما
برای ثبت لینک وبلاگ خود کلیک کنید
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
استخدام ایران ، وبلاگ آگهی و اخبار استخدامی کشور